ادبیات نظری تحقیق و پیشینه بلوغ سازمانی
بلوغ سازمانی
به تازگی مفهومی جدید در مبانی نظری مدیریت مطرح شده است که از آن به بلوغ سازمانی یاد میکنند . بلوغ سازمانی بسان خطکشی است که اقدامات و فرآیندهای سازمانی را سنجیده و در سطوح مختلف دستهبندی میکند . این سطوح در واقع منشور راهنمایی را میماند که سازمانها را در رتبهبندی فرآیندهای مهم کاری یاری میرساند . در واقع هر سازمانی با ارزیابی فرآیندهای مختلف در حوزههای مرتبط با ماموریت اصلیاش در مییابد تا چه اندازه در آن فرآیند توانمند است و آیا به بلوغ سازمانی در آن فرآیند رسیده است یا خیر . پس در واقع بلوغ سازمانی به اندازهای که یک سازمان صراحتا و بدون تناقض ، اقدامات و فرآیندهای مستند شده ، مدیریت شده ، اندازهگیری شده و کنترل شده را در سطوح مختلفی طبقهبندی کرده و پیوسته بهبود میدهد ، اشاره دارد . بلوغ فرآیندهای سازمانی از طریق ارزیابیها اندازهگیری میشود .
یک سطح بلوغ ، یک وضعیت تکاملی مشخص برای موفقیت یک فرآیند است که به حد بلوغ رسیده است . مدلهای مختلفی برای نمایش بلوغ سازمانها ارائه شدهاند . مفهوم اولیه چارچوب بلوغ بوسیله واتس هامفری و همکارانش در شرکت آیبیام در 1980 مطرح شد . هامفری در 27 سال فعالیتش در آیبیام متوجه شد که بین کیفیت یک محصول نرمافزار با کیفیت فرآیند تولید آن ارتباط مستقیم وجود دارد . هامفری با مشاهده موفقیت مدیریت کیفیت جامع در بخشهای دیگر صنعت ، برآن شد تا چرخه کیفیت شوارت دمینگ را به عنوان روشی برای بهبود مستمر فرآیندهای تولید شرکت نرمافزار به کار گیرد .
مدل بلوغ قابلیتهای منابع انسانی بر این اساس برای نخستین بار توسط بیل کورتیس ، هافلی و میلر در 1995 ارائه شد . این مدل فرآیندهای مهم حوزه کارکنان را در پنج سطح دستهبندی میکند . جدای از آنکه مدل بلوغ به شکلی عملکرد سازمان را در حوزه فرآیندهای منابع انسانی مدیریت میکند ، با اینحال فرآیند مدیریت عملکرد به عنوان یکی از اساسیترین فرآیندهای سازمانی مورد توجه خاص این مدل است . در اهمیت پرداختن به مدیریت عملکرد همین بس که خروجی تمام نظریهها ، مدلها و اندیشههای تاریخ مدیریت یا بر عملکرد مؤثرند یا متاثر از آنند . با این دیدگاه بود که پژوهشگر عملکرد را کانون توجه تمامی حوزههای مدیریت یافت و پرداختن به آن را در اولویت مسائل سازمانی فرض کرد .
۲ - ۱1 - مفهوم بلوغ
مفاهیم پایهای و زیر بنای بلوغ متضمن این امر می باشند که سازمانهای بالغ به شکل سازمان یافته عمل میکنند ، در حالی که در سازمانهای نابالغ دستیابی به نتایج حاصل تلاشهای قهرمانه افراد در استفاده از رویکردهایی است که کم و بیش به طور خودانگیخته یا خودجوش آن ها را به وجودآورده اند . در بعضی از مراجع مدل بلوغ فرآیندی و در توضیح مفهوم بلوغ از واژه هایی مانند پیش بینی پذیری ، کنترل و یا اثربخشی استفاده می شود ( امینی و نایبی ، 1387 ).
پیش بینی به استفاده از برنامههای زمان بندی شده ، معیارها و اهدافی که محقق شدهاند اشاره